تقدیم به ترنمم
در آتش نگاه تو تبخیر می شوم
بارانیم ز شوق تو، تکثیر می شوم
حرفی، گلایه ای، غزلی، لب فرو مبند
در دامن کلام تو تعبیر می شوم
گفتی اجاق حوصله ام سرد می شود
وقتی من به پای تو زنجیر می شوم
آخر تمام بودن من با تو بودن است
بی تو از وجود خودم سیر می شوم
از ابرهای خسته، باران امید نیست
در بارش نگاه تو تطهیر می شوم
شاید هنوز قافله ای در پی من است
تا در کجای عشق زمین گیر می شوم
گفتم غزل به شام تو گویم عجیب نیست
گر با خطوط شعر خودم پیر می شوم
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: